عنوان گروه خبري / بیمه‌های زندگی . مدیریت بیمه . بازاریابی و فروش بیمه .
  • ساعت : ۰۰:۰۰
  • تاريخ :
     ۱۴۰۱/۰۲/۰۶ 
  • تعداد بازدید : 81
سرمایه‌گذاری خصوصی و شیوه سرمایه‌گذاران کارآمد
چرا شركت‌های سرمایه‌گذاری خصوصی، بیمه‌ عمر و مستمری را شكلی جذاب از سرمایه دائمی می‌دانند.
مترجمین: کریستین جانفزا و حمید عاملی
بیمه عمر، یکی از رشته‌های جذاب در صنعت بیمه می‌باشد که با انتقال ریسک اشخاص به شرکت‌های بیمه، خسارت ناشی از این ریسک‌ها را قابل تحمل‌تر و کنترل‌پذیرتر‌ می‌نماید. بنابراین، انتظار می‌رود کشورهای دارای ریسک بالا، از ضریب نفوذ بیمه عمر بیشتری برخوردار باشند. اما، شواهد تجربی عکس این را نشان می‌دهد و کشورهای با ریسک بالا و متوسط، دارای ضریب نفوذ بیمه عمر پایین هستند. حال آن که ضریب نفوذ بیمه عمر در کشورهای با ریسک بسیار پایین، قابل توجه است (شاه‌آبادی ابوالفضل، 1399). در برنامه‌های پنج‌ساله توسعه کشور، افزایش ضریب نفوذ بیمه، با افزایش سهم بیمه‌های زندگی (عمر) در پرتفوی شرکت‌های بیمه مورد تأکید قرار گرفته است. مقاله حاضر، راهکارهایی را برای بیمه‌گران و بیمه‌گذاران برای ورود و سرمایه‌گذاری در این رشته، ارائه نموده است. تحصیل ارزش فعلی درآمدهای (سودهای) آتی بیمه عمر توسط بخش خصوصی در حال رشد است. این مقاله که توسط رامنات بالاسوبرامنیان و الکس دآمیکو از اعضای ارشد در دفتر نیویورک شرکت مشاوره مدیریت مک‌کنزی و راجیو داتانی از اعضای میانی در دفتر لندن و دیگو ماتونه از اعضای دفتر زوریخ تهیه شده، راهنمایی‌هایی را برای افراد متقاضی ورود به بازار، فعالان فعلی آن و بیمه‌گذارانی که نمی‌دانند چه واکنشی به شرایط موجود به ویژه در رابطه با دارایی‌های پرچالش خود نشان دهند، ارائه می‌دهد.

سرمایه دائمی[1] - به سرمایه‌گذاری‌هایی که لازم نیست براساس جدول زمانی، یا به هر طریق دیگر، به سرمایه‌گذاران استرداد گردد، گفته می‌شود که به اعتقاد برخی «شاه‌کلید»[2] سرمایه‌گذاری‌های خصوصی هستند.[3] سرمایه‌ دائمی جایگاه ویژه‌ خود را مدیون صرفه‌جویی در زمان و انرژی برای جذب سرمایه‌ است، زیرا  برای سرمایه‌گذاری در زمان‌هایی مانند بحران یعنی هنگامی‌که سایر اشکال سرمایه کمیاب می‌شوند، انعطاف‌پذیر است.

سرمایه دائمی می‌تواند اشکال گوناگونی داشته باشد که از جمله آن می‌توان به ابزارهای تأمین مالی بلندمدت و نامحدود اشاره نمود. ترازنامه‌ شرکت‌های بیمه عمر و مستمری، یکی از اشکال سرمایه دائمی است که توجه زیادی را به خود جلب کرده است. در سال ۲۰۲۱، سرمایه‌گذاران خصوصی در ایالات متحده آمریکا مبالغی بالغ بر 200 میلیارد دلار را صرف خرید و یا بیمه اتکایی[4] در رشته مسئولیت نمودند. در حال حاضر، این سرمایه‌گذاران صاحب ۹۰۰ میلیارد دلار دارایی عمر و مستمری در غرب اروپا و آمریکای شمالی هستند. سرمایه‌گذاران خصوصی در آمریکا، با فرض انعقاد موفق قراردادهای درحال رسیدگی، صاحب ۱۲ درصد از دارایی‌های بیمه‌ی عمر و مستمری خواهند بود که در مجموع معادل ۶۲۰ میلیارد دلار سرمایه است که با این رقم، بیش از یک سوم حق‌بیمه خالص صادره شاخص مستمری‌ها[5] در این کشور را به خود اختصاص می‌دهند. بیمه‌های عمر، حدود 15 تا ۵۰ درصد از کل دارایی‌های تحت مدیریت هر پنچ شرکت سرمایه‌گذاری خصوصی (PE)[6] بزرگ برحسب میزان سرمایه، را به خود اختصاص داده است. برآوردهای شرکت مشاوره مدیریت مکنزی[7] نشان می‌دهد که ۱۵ مدیر دارایی جایگزین[8] وارد بازار شده‌اند و یا حداقل قصد خود را برای انجام این کار بیان کرده‌اند. بیمه‌گران نیز از این همه توجه، سود می‌برند: معمولاً بسیاری از بزرگ‌ترین بیمه‌گران با هدف بهبود بازده سهام و آزاد کردن سرمایه جهت سرمایه‌گذاری مجدد یا استرداد به سهام‌داران، حساب‌های قدیمی[9] خود را به خریداران خصوصی فروخته‌اند. این نوع معاملات به طور همزمان در مورد برخی از شرکت‌ها، موجب افزایش نسبت قیمت به درآمد (سود)(P/E)[10] آنها شده است.

این روند جدید نیست: سابقه‌ی سرمایه‌گذاری خصوصی در بیمه به بیش از ۵۰ سال پیش یعنی زمانی‌که در آن برکشایر هاتاوی[11] در سال ۱۹۶۷ شرکت بیمه نشنال ایندمنیدی[12] را تملیک کرد، برمی‌گردد. همان‌گونه که این نمونه نشان می‌دهد، غیر از بیمه عمر و مستمری بسیاری از اشکال بیمه نیز می‌توانند در قالب سرمایه‌ دائمی عمل کنند که از جمله آنها می‌توان به بیمه تخصصی و اموال و حوادث (P&C) [13]اشاره نمود. به هر حال، در این مقاله بر روی این مسئله که چرا بسیاری از شرکت‌های سرمایه‌گذار خصوصی، بیمه عمر و مستمری را فرصتی بی‌نظیر[14] می‌دانند، تمرکز شده است. هم‌چنین در این مقاله، نگاهی به الزامات شرکت‌های سرمایه‌گذاری خصوصیِ درحاشیه که خواهان ورود به بازار هستند، شده و روش‌های ازقلم‌افتاده خلق ارزش توسط این شرکت‌ها مورد بحث قرار گرفته و به برخی از پیامدهای فروش به عنوان بخشی از طرح‌های تجاری بیمه‌گران عمر و رقابت در این صنعت پر قدرت مورد توجه قرار گرفته است.

چرا سرمایه‌گذاری‌های سرمایه‌گذاران خصوصی در بیمه عمر در حال رشد است

علت اصلی جذابیت آن، روشن است. ترارنامه‌ شرکت‌های بیمه‌ی عمر و مستمری از دارایی مناسبی برخوردار هستند (که برای پرداخت بدهی‌های آتی و جبران خسارت آنها کافی است)، ولی تا زمان پرداخت، لازم است این دارایی‌ها برای ایجاد بازده، سرمایه‌گذاری شوند. همچنین، در بسیاری از موارد، هزینه‌ی تسویه‌‌ این بدهی‌ها به طور چشمگیری کمتر از بازده سرمایه‌گذاری بالقوه آن است. این اختلاف، حاشیه‌ سود[15] جذابی را [برای سرمایه‌گذاران] در پی دارد.

رایج‌‌ترین شیوه برای بهره‌گیری شرکای تضامنی (ضامن)[16] از این حاشیه سود، تأسیس یک شرکت بیمه است که این حاشیه سود را از طریق سرمایه‌گذاری (که گاهی با سایر سرمایه‌گذاری‌ها مثل صندوق سرمایه‌گذاری با مالکیت دولتی[17] همراه می‌شود) کنترل نمایند و سپس سایر بیمه‌گران را تملیک و یا به آنها پوشش اتکایی ارائه نمایند. این شرکای تضامنی برای اطمینان از کسب بازده لازم از ارزش‌های تحصیل‌شده[18]، اغلب بر فرآیند تخصیص دارایی‌های راهبردی[19] تأثیر می‌گذارند و توانایی‌های مدیریت سرمایه‌گذاری خود را برای کسب ضریب آلفای[20] مناسب در مورد برخی از طبقه‌بندی دارایی‌ها بکار می‌گیرند. سه مزیت برای شرکای تضامنی در این شرایط عبارتند از:

  • اول‌ این‌که تجربه‌ شرکت مدیریت مشاوره مکنزی نشان می‌دهد که اجرای طرح ارزش‌آفرینی می‌تواند نرخ‌های بازده داخلی (IRR)[21] بین ۱۰ تا ۱۴ درصد را حاصل کند. در سال‌های اخیر بازده سرمایه‌گذاری موجب افزایش چشمگیر بازده صاحبان سهام (ROE)[22] شده است. شرکای تضامنی، عمدتاً از طریق تخصیص بهینه دارایی در فعالیت‌هایی که دارای ریسک و بازده بالاتری هستند (و در عین حال دستورالعمل‌های نظارتی و مؤسسات رتبه‌بندی را برآورده می‌کنند) و نیز به دلیل دستیابی به ضریب آلفای بیشتر در این طبقات دارایی[23]، بازده سرمایه‌گذاری قوی‌تر را کسب می‌کنند. دستاوردهای بیمه‌ به پشتوانه‌ شرکت‌های سرمایه‌گذاری خصوصی در آمریکا را در نظر بگیرید:

یکی از تحلیل‌ها نشان می‌دهد که بازده سرمایه‌گذاری آنها ۶۲ صدم درصد (bpc)[24] بیشتر از متوسط بازده صنعت بوده است.[25] با گذشت سه سال از زمان تحصیل، ۸۰ درصد این بیمه‌گران تخصیص دارایی به اوراق بهادار با پشتوانه دارایی[26] را افزایش داده بودند (که عمدتاً تعهدات وام وثیقه‌دار[27] بوده است) و بیش از نیمی از سرمایه‌گذاری‌ها در وام‌های خصوصی صورت گرفته است (که با نرخ ۳۷ درصد در صنعت قابل مقایسه است). بسیاری از شرکت‌های سرمایه‌گذاری خصوصی از ظرفیت‌های ممتاز برای ایجاد دارایی‌ها با ریسک و بازدهی بالاتر برخوردار هستند. افزون بر این، نسبت تقریباً ده برابری دارایی به سهام که عموماً در میان بیمه‌گران رایج است، موجب تقویت تأثیر عملکرد سرمایه‌گذاری می‌شود.

چند عامل دیگر نیز در نرخ‌های دقیق بازده داخلی عمر (IRR) نقش دارند. از جمله این‌که صاحبان منضبط اغلب می‌توانند شرکت را کاراتر و مؤثرتر کنند که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد. علاوه بر این، در برخی از حساب‌ها مثل مستمری متغیر[28]، به نظر می‌رسد ارزش‌گذاری‌های عمومی کمتر از ارزش‌گذاری‌های خصوصی باشد که به تبع آن سرمایه‌گذاران عمومی ممکن است نسبت به نوسان و پیچیدگی مشخصه ریسک[29]، نگران باشند و به این مسئله بیاندیشند که آیا این حساب‌ها برای مالکیت خصوصی مناسب‌تر هستند یا خیر.

  • دوم این که، با سرمایه‌گذاری این دارایی‌ها، پایه‌ای مستحکم برای شرکای تضامنی جهت ایجاد سریع ظرفیت‌های اعتباری جایگزین، فراهم می‌شود. زمانی که بازارهای شرکت‌های سرمایه‌گذاری خصوصی رقابتی می‌شود، سرمایه‌گذاری اعتباری به یکی از حوزه‌های رشد راهبردی برای بسیاری از این شرکت‌ها تبدیل می‌گردد.

تحصیل حساب‌های عمر موجب می‌شود که دارایی‌های بلندمدت جهت سرمایه‌گذاری، فوراً در اختیار واحد اعتباری شرکت قرار بگیرد. این روش در مقایسه با صندوق‌های اعتباری، روش بسیار سریع‌تری می‌باشد و دردسرهای بسیار کمتری نیز دارد. بسته به ساختار ابزار بکاررفته، این روش می‌تواند منبع درآمد وابسته به کارمزد[30] قابل ملاحظه‌ای فراهم ‌کند که تاب‌آوری بیشتری در برابر نوسانات بازار خواهد داشت و ثبات آن بیشتر از سود منتقل‌شده[31] است. به طور خاص، بیمه‌گران مبتنی بر شرکت‌های سرمایه‌گذاری خصوصی، اغلب از ابزارهای اعتباری ساختاریافته در دفاتر بیمه عمر خود استفاده می‌کنند. تأمین این طبقه از دارایی‌ها نسبت به سایر موارد، از سابقه بیشتری برخوردار است. برای مثال، تعهدات وام وثیقه‌دار که یکی از طبقات دارایی کلیدی در بیمه‌هایی با پشتوانه‌ی سرمایه‌گذاری خصوصی است، اکنون بازاری به ارزش ۷۶۰ میلیارد دلار را در اختیار دارند.

  • در نهایت، تعهدات بیمه‌های عمر، ظرفیت افزایش چشمگیر را دارند به‌طوری‌که مجموع تعهدات بیمه عمر در اروپا به 5/4 تریلیون دلار می‌رسد، در آمریکا بیمه‌گران عمر و مستمری، دارایی‌هایی به ارزش 5/4 تریلیون دلار در حساب عمومی دارند که به این رقم 5/1 تریلیون دلار دیگر در قالب تعهدات مستمری متغیر به صورت جداگانه اضافه می‌شود و علاوه بر آن 3 تریلیون دلار تعهدات برای مزایای مشخص بخش خصوصی نیز وجود دارد. حتی بعد از تحصیل گسترده در حوزه‌ سرمایه‌گذاری خصوصی، هم‌چنان عرصه‌ فراوانی برای امکان ایجاد ظرفیت بیشتر شرکت‌های سرمایه‌گذاری خصوصی و بهره‌گیری کامل از این فرصت وجود دارد.

یکی دیگر از الگوهایی که برخی از شرکای تضامنی از آن تبعیت می‌کنند عبارت است از مشارکت یا همان الگوی مدیر ارشد (معتمد) بیرونی سرمایه‌گذاری (OCIO)[32] است که در آن با بیمه‌گران فعلی برای مدیریت بلندمدت بخشی از دارایی‌های خود همکاری می‌کنند و تنها سهم محدودی را به خود اختصاص داده و یا اصلاً اختصاص نمی‌دهند. در این حالت، آنها مزایای سنجش ظرفیت‌های اعتباری را دریافت می‌کنند، چرا که واحد بهینه مدیر ارشد بیرونی سرمایه‌گذاری‌، می‌تواند سایر بیمه‌گرانی را که به دنبال برون‌سپاری مدیریت سرمایه‌گذاری هستند به خود جذب کند. این کار هم‌چنین منبع درآمد وابسته به کارمزد پایداری را نیز ایجاد می‌کند که می‌تواند باعث ارزش‌گذاری بالاتر برای شرکای تضامنی شود. از لحاظ راهبردی نیز این طرح، پتانسیل توسعه متناسب را دارد، چرا که سایر بیمه‌گران به دنبال تخصیص منابع بیشتر به این نوع دارایی‌های پربازده هستند.

 

تمایل فروشندگان

وقتی این‌ مطالب را کنار هم قرار می‌دهیم، واضح است که چرا بیمه عمر برای شرکت‌های سرمایه‌گذاری خصوصی جذاب است. عامل دیگری که باعث رونق این بازار می‌شود، تمایل بیمه‌گران به فروش است. برخی فرصتی برای تغییرات راهبردی و انتقال به تجارت‌های جذاب‌تر را می‌بینند؛ برخی دیگر تصور می‌کنند که می‌توانند ارزش بیشتری را با خروج از این حساب‌ها و استرداد سرمایه به سهام‌داران ارائه دهند. یک نمونه از تغییرات راهبردی، روی آوردن بسیاری از بیمه‌گران به الگوی کسب‌وکار با سرمایه پایین و مبتنی بر کارمزد (مثل مدیریت سرمایه‌گذاری و نگهداری سوابق) در صندوق‌های مشترک ارزش‌آفرین[33] است که دارای مزیت ساختاری در بازارهای داخلی‌ است (برای مثال، صندوق‌های بازنشستگی با حق بیمه معین در آمریکا و اروپا که دارایی‌های آنها نرخ رشد سالانه ۶ تا ۸ درصد را دارند). بیمه‌گرانی که سهم بالایی از درآمدهای آنها از کارمزد به دست می‌آید، همانند شرکای تضامنی که درآمد حاصل از کارمزد بالایی در مجموعه درآمدهای خود دارند، اغلب معاملاتی با ارزش‌گذاری بالاتری (معمولاً 9 تا ۱۲ برابر نسبت قیمت به درآمد (سود) یا 1/1 تا 7/1 برابر ارزش دفتری) در مقایسه با کسب‌وکارهای سرمایه‌بر (معمولاً بین پنچ تا هشت برابر یا کمتر از 1/1 برابر ارزش دفتری) خواهند داشت. فروش مجدد بیمه عمر می‌تواند سرمایه لازم برای انتقال سریع به کسب‌وکار جدید را فراهم کند و سرمایه‌گذاران نیز از این‌گونه اقدامات حمایت می‌کنند. برای مثال، یک سرمایه‌گذار عمده‌ این حوزه در آمریکا، اقدام به واگذاری حساب‌های مستمری متغیر بسته‌شده‌ خود با هدف کاهش نوسانات درآمد و تمرکز مجدد بر فعالیت‌های کم‌سرمایه‌تر کرد. واکنش سرمایه‌گذاران مثبت بود و در طی سه سال بعد، عملکرد نرخ بازده کل صاحبان سهام (TSR) [34] به میزان ۱۰ درصد بهتر از شاخص بیمه عمر بود. نسبت قیمت به ارزش دفتری[35] این بیمه‌گر از 2/1 به 6/1 برابر افزایش داشت، آن هم در زمانی که نسبت قیمت به ارزش دفتری در کل این صنعت از 3/1 به 1 برابر تنزل داشته است.

علی‌رغم محبوب شدن الگوی کم‌سرمایه، جذابیت فعالیت تجاری سنتی کاهش یافته است. ارزش فعلی درآمدهای آتی بسیاری از بیمه‌گران تحت تأثیر قرار گرفته است، چرا که نرخ‌های سود تضمینی بیمه‌شدگان در برخی از بازارها هم‌چنان بالغ بر ۵/۱ تا ۴ درصد است، در حالی که بازده اوراق قرضه از سال ۲۰۱۰-۲۰۱۱ افت ۵/۱ تا ۳ درصدی را تجربه کرده است. به طور طبیعی، این امر روی سرمایه بیمه‌گران تأثیرگذار است، چرا که بیمه‌گران ناچار هستند، ذخایر خود را برای انتظارات درآمدهای آتی تعدیل کنند.

بیمه‌گران به طور متوسط، سالانه ۱۲ درصد از دارایی‌های خود را مجدد، سرمایه‌گذاری می‌کنند. بنابراین بحران چالش سودآوری هر ساله افزایش می‌یابد. البته خریداران سرمایه‌گذاری خصوصی نیز در معرض این فشارها قرار دارند، ولی با توجه به رویکرد متفاوت‌ آنها نسبت به سرمایه‌گذاری و فعالیت‌هایشان، از توانایی بهتری برای غلبه بر هزینه‌های الزامات سرمایه برخوردار هستند.

علاوه بر این، چالش موضوعات عملیاتی و فن‌آوری اطلاعات بر روی سودآوری ادامه داشته و نیازمند سرمایه‌گذاری برجسته و چشمگیر و توجه مدیریتی به بخش فن‌آوری اطلاعات می‌باشد. برای مثال، کنار گذاشتن سیستم‌های قدیمی مدیریت بیمه و سرمایه‌گذاری در اتوماسیون[36] می‌تواند در میان‌مدت جذاب باشد، ولی در عین حال مستلزم مدیریت دقیق برای جلوگیری از موضوعات فنی یا خدماتی است.

به طور خلاصه، فرصت‌های فراوانی در [حوزه بیمه عمر] وجود دارد ولی چگونه می‌توان از آنها بهره گرفت؟ راهکار آن، برای شرکت‌های سرمایه‌گذاری خصوصی که به دنبال تحصیل هستند، یا آنهایی که برای مدت طولانی، حساب بیمه عمر داشتند و بیمه‌گران متفاوت است.

ورود به بازار بیمه عمر: چگونه شروع کنیم؟

از آنجایی‌که تعداد زیادی از شرکت‌های سرمایه‌گذاری خصوصی اقدام به خرید دارایی‌های بیمه‌ای کرده‌اند، لذا افراد تازهوارد که قصد ورود به بازار را داشته و نیز شرکت‌هایی که به دنبال سنجش فعالیت نوپای خود هستند، ممکن است بازار را پیچیده‌تر از قبل بیابند.

رویکرد [ورود به بازار] مثل همیشه با راهبرد شروع می‌شود. شرکت‌های سرمایه‌گذاری خصوصی ابتدا باید برنامه راهبردی خود برای سرمایه‌گذاری‌ در بیمه را به طور واضح مشخص کنند و طیف گسترده‌ای از انتخابات شامل یک نقش فرصت‌طلبانه [37]را برای عرضه در سالیان متوالی جهت بسترسازی آینده[38] و منبع سرمایه دائمی در نظر بگیرند. برنامه راهبردی انتخاب شده تأثیرات چشمگیری بر همه حوزه‌ها می‌گذارد که از جمله این موارد، می‌توان به انتخاب نوع بخش‌های فن‌آوری اطلاعات و ظرفیت عملیاتی؛ راهبرد استعدادیابی؛ مکان‌های جغرافیایی هدف (که در آن پویایی بازار و عوامل نظارتی نیز اهمیت دارند) و حساب‌های تجاری (دفاتر) هدف (برای انتقال ریسک بیمه مستری، عمر یا بازنشستگی) اشاره نمود. انتخاب روش‌ها و رویکردها پیش از شروع فعالیت، در هزینه‌های آتی، صرفه جویی می‌کند. به علاوه، اگر این معامله، بزرگ و بخشی از برنامه راهبردی بسترسازی آینده شرکت باشد، این نوع سرمایه‌گذاری می‌تواند موجب تغییر شاخصها و ویژگیهای[39] شرکت شده و تمرکز را از سرمایهگذاری خصوصی به اعتبار خصوصی تغییر دهد که البته میتواند موانع قانونی را نیز در آینده به همراه داشته باشد.

شرکت‌هایی که به دنبال نسخه‌ی بسترسازی و منبع سرمایه دائمی بلندمدت و رو به رشد هستند، به سه قابلیت احتیاج دارند: دسترسی اختصاصی به معاملات بالقوه، مهارت‌های ارزش‌آفرینی برای بهره‌برداری حداکثری از قراردادهایی که منعقد می‌کنند و ظرفیت‌های قوی مدیریت ریسک با در نظر گرفتن ماهیت ﺑﻴﻤﻪ.

رایج‌ترین مسیر برای ورود عوامل تازه‌وارد‌ به این بازار، تحصیل یا اتکایی نمودن حساب‌های بسته شده است. با افزایش رقابت، برخی از شرکای تضامنی به دنبال گزینه‌های دیگر مثل سنجش به صورت طبیعی یا از طریق مجموعه‌ای از معاملات کوچک‌تر می‌روند. به هر حال، این رویکردها چالش‌برانگیز شده‌اند، زیرا رسیدن به شرایط اقتصادی جذاب مستلزم سنجش است. سومین رویکرد مشاهده شده در در دو مثال اخیر، الگوی شراکت است، به طوری ‌که عوامل تازه‌وارد می‌توانند علاوه بر تحصیل مستقیم، مشارکت با بیمه‌گران را نیز مدنظر قرار دهند. اگر طرفین در سود (و ریسک) مشارکت کنند و ظرفیت‌های خود را به اشتراک بگذارند (برای مثال، بیمه‌گر برخی از ظرفیت‌های فنی خود را وارد عمل کند و شرکای تضامنی نیز مهارت‌های سرمایه‌گذاری خود را در اختیار بگذارند)، در این صورت ممکن است، شرکت‌ سرمایه‌گذاری خصوصی قادر به کسب مزایای سرمایه دائمی باشد و درعین‌حال، از پیچیدگی عملیات یک بیمه‌گر عمر دوری کند.

همچنین، خطراتی وجود دارد که می‌بایست شرکت‌های سرمایه‌گذاری خصوصی از آنها آگاه باشند و برای مقابله با آنها اقدام را از سمت دارایی ترازنامه شامل نقدینگی و ریسک اعتباری آغاز نمایند. گرچه چرخش پرتفو به سوی دارایی‌های اعتباری با ریسک بالا دارای مزایایی است، لیکن، خطر‌هایی نیز ایجاد می‌کند که مدیریت آن مهم است؛ مخصوصاً اگر پرتفو بیشتر در دارایی‌های دائمی و نقدی، سرمایه‌گذاری شود. مدیریت ریسک‌های اعتباری دارایی‌های اصلی (پایه)[40]، حفظ نقدینگی کافی با توجه به نیاز بیمه‌شدگان و مدیریت نوسان ارزش منصفانه در پرتفوی اعتباری در طول دوران رکورد اعتباری برای حفظ نظارت و رتبه‌بندی پایدار، همگی جزء اقدامات حیاتی هستند. این ریسک به شکل ضمنی وجود دارد، چرا که دهه‌ی گذشته شاهد محیط اعتباری نسبتاً مساعدی بود، ولی ظهور بحران جدید می‌تواند روی ترازنامه‌ها تأثیرگذار باشد.

اگرچه نهادهای نظارتی، در طی زمان، به ایده‌ مالکیت شرکت‌های سرمایه‌گذاری خصوصی بر بیمه‌گران عمر عادت خواهند کرد،[41] اما جلب نظر آ‌نها به زمان نیاز دارد، لذا دومین نگرانی موجود در این زمینه ابهامات قانونی موجود و گرفتن تأیید از مراجع قانونی است. ورود شرکت‌های سرمایه‌گذاری خصوصی برای اولین بار به صنعتی که به شدت تحت نظارت بوده و مواجهه با کلیه ریسک‌های آن، مستلزم کسب مهارت‌های تعامل با نهادهای نظارتی (مؤسسات رتبه‌بندی و سهام‌داران عمده در صنعت بیمه اتکایی) جهت اعتمادسازی و متقاعد نمودن آنها به عنوان مالک مسئولیت‌پذیر می‌باشد‌.

یکی دیگر از موانع، می‌تواند افکار عمومی باشد. در دو مورد از قراردادهای اخیر در غرب اروپا، نگرانی‌های بسیاری در خصوص نحوه تأثیر مالکین شرکت‌های سرمایه‌گذاری خصوصی بر بازارهای بیمه عمر وجود داشته است که در نهایت موجب شکست مذاکرات در مراحل پایانی شده است.[42] بنابراین، شرکت‌ها باید واکنش‌های شرکای با مسئولیت محدود[43] را نسبت به تحصیل بیمه عمر در نظر داشته باشند. احتمال سرمایه‌گذاری بیمه‌گران دارای حامی مالی[44]، در سایر دارایی‌ها و جذب سرمایه توسط همان حامی مالی ممکن است شرایط شرکای تضامنی و شرکای با مسئولیت محدود را تغییر دهد. این چالش‌های حاکمیتی مسائلی بسیار ظریف و حساس هستند که ممکن است تنها با گذشت زمان آشکار شوند.

 

صاحبان فعلی: طرح ارزش‌آفرینی

شرکت‌ها بعد از رسیدگی به دفاتر مالی، باید توجه خود را به ایجاد ارزش متمرکز کنند. صاحبان حساب‌ها، با اتکا به دستورالعمل‌های شرکت مشاوره مدیریت مکنزی، برای ارزش‌آفرینی در حساب‌های بسته شده، از شش اهرم برای بهبود کلی بازده حقوق صاحبان سهام به میزان چهار تا هفت درصد (شکل) برخوردار هستند:

  • عملکرد سرمایه‌گذاری: بهینه‌سازی تخصیص دارایی‌های راهبردی[45] و تحقق ضریب آلفا در چارچوب آن؛

- کارایی سرمایه: بهینه‌سازی خطر ترازنامه[46]، برای مثال با مدیریت فعال شکاف‌های زمانی[47]؛

- ارتقای فن‌آوری اطلاعات یا عملیات‌ها: کاهش هزینه‌های عملیاتی از طریق‌ ساده‌سازی و مدرن‌سازی؛

- برتری فنی: بهبود سودآوری از طریق تعدیل قیمت از جمله کاهش سهم مازاد سرمایه؛

- رونق تجاری: فروش محصولات مکمل و دارای حاشیه سود بالاتر و

- رشد فرانشیز[48]: تملک دارایی‌ها و شبکه‌های توزیع جدید.

 

 

اکثر شرکت‌های سرمایه‌گذاری خصوصی، اولین اهرم یعنی عملکرد سرمایه‌گذاری را، راه اصلی ایجاد ارزش برای بیمه‌گر و هم‌چنین خودشان می‌دانند. این اهرم در صورتی که بازده و قیمت‌ها به کاهش خود ادامه دهند، افزایش خواهد یافت و در نتیجه با اهمیت است. شرکت‌های راهبر اغلب مهارت‌های عمیقی در حوزه‌های مدیریت سرمایه‌گذاری اصلی، مثل برنامه راهبردی تخصیص دارایی، مدیریت دارایی/ بدهی، مدیریت خطر (ریسک) و گزارش‌دهی و نیز دسترسی به تیم‌های سرمایه‌گذاری راهبر با قابلیت تحقق ضریب آلفا را دارند.

کارایی سرمایه نیز حوزه‌ای شناخته شده است که می‌تواند بر اساس برخورد متفاوت بیمه‌گران خصوصی با اصول پذیرفته‌شده حسابداری، فرصت بزرگ‌تری را برای آنها فراهم ‌کند و لذا بیمه‌گران خصوصی را قادر می‌سازد تا به اعمال چشم‌انداز بلندمدت‌تر و کاهش هزینه‌های کنترل ریسک، بپردازند. با این حال، بیشتر شرکت‌ها هنوز به دنبال اهرم‌های دیگر (بهبود عملیات‌ها و فن‌آوری اطلاعات، برتری فنی، رونق تجاری و رشد فرانشیز) هستند. در تمامی این اهرم‌ها، تجزیه‌وتحلیل[49] پیشرفته می‌تواند رویکردهای نوآورانه و ارزش‌آفرینی را ممکن سازد.

 

بهبود عملیات‌ها/ فن‌آوری اطلاعات

کاهش هزینه برای خریداران خصوصی طرح‌های بیمه‌ای، متناقض است. از یک سو، فرصتی جذاب و وسوسه‌انگیر است؛ اما از آنجا که طرح‌های بیمه‌ای موردنظر، اغلب پرهزینه هستند، لذا معمولاً هزینه‌های بیمه‌گران به سرعت سایر صنایع کاهش نمی‌یابد. از سوی دیگر، گاهی خریداران[50] بیمه عمر پیچیدگی‌ای که موجب این هزینه‌ها می‌شود را به خاطر ماهیت بغرنج روش‌های چندگانه و قدیمی و ظرافت موجود در بیمه‌نامه‌ها، دست‌کم می‌گیرند و این جدا از هزینه‌های جدید ناشی از تلفیق بعد از ادغام[51] است. عوامل تازه‌وارد از مزیت خاصی، در این زمینه برخوردار هستند، چرا که می‌توانند رویکردی از ابتدا دیجیتالی [52] را برای داده و فن‌آوری اتخاذ کنند که عاری از مشکلات سیستم‌های قدیمی است. تحلیل‌های اولیه شرکت مشاوره مدیریت مکنزی نشان می‌دهد، هزینه‌های شرکت‌های سرمایه‌گذاری خصوصی در صورتی که به مقیاسی در بیمه که به طور معمول، حداقل ۱۰ میلیارد دلار دارایی تعریف می‌شود، برسند، می‌تواند کاهش یابد. در مطالعه‌ی شرکت مذکور بر روی نمونه‌ای کوچک و متشکل از شرکت‌های خریدار آمریکایی و اروپایی با حساب‌های بسته شده، شرکت‌های آمریکایی که اغلب به مقیاس ذکر شده رسیده بودند در اکثر حوزه‌های هزینه عملیاتی مهم، ۲۰ تا ۴۰ درصد هزینه‌های کمتری نسبت به بیمه‌گران عمر عمومی داشتند. ولی خریداران اروپایی با هزینه‌های ۳۰ تا ۶۰ درصد بالاتر مواجه بودند که یکی از دلایل آن پیچیده‌تر بودن حساب‌های خریداری شده بود.

بسیاری از تکنیک‌های مقابله با هزینه‌های عملیاتی و فن‌آوری به خوبی شناخته شده هستند: ساده‌سازی فرآیند، تغییر موقعیت عملیاتی و تلاش برای کاهش هزینه‌های بالاسری، جزء اهرم‌هایی هستند که اکثر بیمه‌گران کم و بیش از آنها استفاده کرده‌اند. بسیاری از آنها نیز برای بهره‌گیری از مزایای مقایسه‌ای تلاش کرده‌اند. برای رسیدن به مرحله بعدی، بیمه‌گران می‌توانند این اهرم‌ها را برای درک وابستگی‌های متقابل بررسی کنند. برای مثال، آزاد کردن مزایای مقایسه‌ای، مستلزم اقدام برای کاهش پیچیدگی محصولات با خارج کردن محصولات قدیمی یا جمع‌آوری سیستم‌های فن‌آوری قدیمی است. در مورد شرکای تضامنی، این امر در کوتاه‌مدت می‌تواند باعث کاهش سود سهام شود، ولی بازده جذابی را با توجه به ماهیت بلندمدت این نوع سرمایه‌گذاری‌ها به همراه دارد.

تکنیک‌های هوش مصنوعی[53] جدید (مثل یادگیری ماشینی[54]) نیز می‌تواند به بهره‌گیری بیمه‌گران از فرصت‌های بیشتر در مقایسه با آنچه که در گذشته ممکن بود، کمک کند. به عنوان مثال، اعمال این رویکردها برای ارتقا و به روزرسانی سیستم‌ها و استخراج داده‌ها، به بیمه‌گران اجازه می‌دهد بخشی از هزینه‌ها را پیش از انعقاد قرارداد برون‌سپاری کاهش داده و بنابراین ارزش بیشتری حفظ گردد.

 

برتری فنی

بررسی جامع شرایط قراردادی و یافتن فرصت‌هایی برای تعدیل بنا به اقتضا (برای مثال از طریق کاهش تقسیم مازاد سرمایه) می‌تواند یکی از عوامل اصلی ایجاد ارزش باشد. مهارت‌های هوش مصنوعی جدید و سیستم‌های هوش مصنوعی نوین نیز می‌تواند باعث تقویت توانایی بیمه‌گران در بکارگیری اهرم‌های فنی و تجاری شود. برای مثال، هوش مصنوعی می‌تواند درک یک بیمه‌گر از انتظارات مشتری را بهبود بخشیده و از آن برای توسعه رویکرد تفکیکی با مداخلات هدفمند استفاده کند.

 

رونق تجاری

هوش مصنوعی مزایای دیگری نیز ارائه می‌دهد که از جمله آن می‌توان به جلوگیری از ایجاد وقفه در قرارداد از طریق درک بهتر مشتریان و شناسایی فرصت‌های فروش محصولات مکمل[55] یا افزایش فروش[56] اشاره نمود. برای مثال، یکی از بیمه‌گران، الگوسازی هوش مصنوعی را به همراه راهبرد تازه، برای بهینه‌سازی نیروی فروش بکار گرفت. درآمد حاصل از فروش محصولات مکمل نمایندگان مشارکت‌کننده در این برنامه بین ۴۰ تا ۲۵۰ درصد بیش از گروه کنترل بود که از ابزارهای تحلیلی استفاده نمی‌کردند.

 

رشد فرانشیز

یکی از اهرم‌های کلیدی، مطمئنا شناسایی طرح‌های جذاب جدید و اطمینان از وجود الگوی عملیاتی است که قابلیت مقایسه‌ای را بدون افزایش چشمگیر هزینه‌ها یا خدمات بیمه‌گذار حاصل می‌کند. در اینجا نیز تجزیه ‌وتحلیل پیشرفته می‌تواند فرصت‌های جدیدی را رمزگشایی کند: برای مثال، بکارگیری یادگیری ماشینی برای الگوی‌سازی رفتار بیمه‌گذار در طرح هدف می‌‌تواند ۲۰ تا ۵۰ درصد دقیق‌تر از روش‌های اکچوئری[57] سنتی باشد. ترکیب روش‌های اکچوئری و هوش مصنوعی می‌تواند ارزش چشمگیری را با رشد فرانشیز رمزگشایی کند. برای تازه‌واردها، شناسایی راه‌های خلاقانه برای رشد فرانشیز می‌تواند به طورخاصی جذاب باشد. برای مثال آنها می‌توانند به حوزه‌های تصفیه هدفمند[58]، بیمه اتکایی جاری[59] یا بیمه مشترک[60] (به خصوص برای آنهایی که فاقد ظرفیت تولید هستند) ورود پیدا کنند. حداقل سه مثال برجسته از شرکت‌ها وجود دارد که کار خود را با تمرکز بر حساب‌های بسته‌شده[61] آغاز کردند، اما در حال حاضر، ارزش هنگفتی را از طریق رشد طبیعی که ۲۵ تا ۵۰ درصد گردش مالی و دارایی‌های آنها را به خود اختصاص داده، کسب کرده‌اند.

 

بیمه‌گران: فرار یا قرار؟

در حال حاضر، برخی از بیمه‌گران راهبر از همان طرح ارزش‌آفرینی[62] توصیه شده توسط شرکت‌های سرمایه‌گذاری خصوصی استفاده می‌کنند. در بسیاری از موارد، این بیمه‌گران از موقعیت بهتری از لحاظ اهرم‌های عملیاتی، فنی و تجاری برخوردار هستند. برای مثال، آنها با اجرای تحولات در حوزه‌ فن‌آوری اطلاعات، عملیات‌ها و یا با استفاده از روش‌های مبتنی بر تجزیه‌وتحلیل، برای آزادسازی سرمایه یا بهبود درآمدهای جاری، آن هم در شرایط نرخ بهره اقتصادی، ارزش‌آفرینی می‌کنند.

هم‌چنین، بیمه‌گران در حال بازبینی در اهرم‌های سرمایه‌گذاری هستند و در برخی از موارد اقدامات شرکای تضامنی را برای کسب اطلاعات بالقوه را مطالعه می‌کنند. بسیاری از بیمه‌گران در حال پرورش مهارت‌های سرمایه‌گذاری، بازبینی در تخصیص دارایی‌های راهبردی و یافتن راه‌هایی برای دسترسی امن به انواع دارایی بهینه از لحاظ کارآیی سرمایه و با بازده بالاتر و هم‌چنین ایجاد ضریب آلفا از آنها هستند، به شرط آن که توانایی مدیریت مؤثر ریسک آن را داشته باشند. در مورد برخی از انواع دارایی‌های چالش‌برانگیز، برخی از بیمه‌گران به دنبال الگو‌های مشارکت هستند. برای مثال، به تازگی حداقل دو بیمه‌گر با مدیران جایگزین[63] مشارکت کرده‌اند؛ در این نوع قراردادها، بیمه‌گر، عملیات‌ها و تخصص خود را به میدان می‌آورد و مدیر جایگزین می‌تواند سود حاصل از مدیریت سرمایه‌گذاری‌های اعتباری را از طریق ارائه بهترین قابلیت‌ها برای عملکرد سرمایه‌گذاری بدست آورند. به موجب این سازوکار، بیمه‌گر می‌تواند سهمی از سود را بدون این‌که مجبور به خرید یا ایجاد قابلیت‌های تخصصی مورد نیاز باشد به خود اختصاص دهد و ساختاری برای جذب سرمایه خارجی ایجاد کند.

فروش یا (بیمه) اتکایی کردن تمام یا بخشی از حساب‌های سرمایه‌بر، برای بیمه‌گرانی که راهی برای ایجاد قابلیت‌های راهبر یا داشتن فرصت‌های سرمایه‌گذاری جذاب‌تر نمی‌یابند، می‌تواند باعث آزاد شدن سرمایه قابل‌ملاحظه‌ای شود. آنها برای دریافت بهترین قیمت، باید طرح ارزش‌آفرینی سرمایه‌گذاری خصوصی ترسیم شده در بالا را درک کرده و قراردادی منصفانه را منعقد کنند.

فرصتی نهایی، برای بیمه‌گرانی که با مسیر ارزش‌آفرینی چالش‌برانگیز مواجه هستند، را می‌توان به شرح ذیل خلاصه کرد:

چند شرکت بیمه می‌توانند دارایی‌های چالش‌برانگیز خود را جمع کنند و مقیاسی[64] کافی برای ارائه پیشنهادی قانع‌کننده به بیمه‌گر دیگر چه به عنوان خریدار و چه به عنوان سرمایه‌گذاری مشترک[65]، ایجاد کنند.

---------------------------------------------------------------------------------

پنجره‌ بهره‌گیری از این فرصت بی‌نظیر کاملاً باز، ظرفیت‌ها در حال شکل‌گیری است و بدون شک در آینده شاهد سرمایه‌گذاری‌های بیشتری خواهیم بود. ولی افزایش هم‌زمان رقابت و تداوم اختلاف اعتباری پایین، مستلزم تحول است که طرح ارزش‌آفرینی توسط شرکت‌ها و بکارگیری مجموعه اهرم‌های وسیع‌تری برای بهره‌گیری کامل از این فرصت می‌باشد.

 

نگارندگان اصلی متن تمایل دارند از افراد زیر بابت مشارکت در تهیه این مقاله تشکر کنند:

Pierre-Ignace Bernard, Jay Gelb, Nils Jean-Mairet, Bryce Klempner, Pankaj Kumar, Ju-Hon Kwek,   

Nick Milinkovich, Rob Palter, Alex Panas, David Quigley, Andrew Reich, Archie Sinclair, John Spivey,

Kurt Strovink, Josue Ulate Chinchilla, and Ulrike Vogelgesang

 

مترجمین:

کریستین جانفزا، کارشناسی ارشد اقتصاد نظری، دانشگاه تهران؛‌ کارشناس اداره کشتی و پی‌اند‌آی، بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران

حمید عاملی، کارشناسی ارشد حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب؛ کارشناس مسئول اداره قبولی از خارج و کارت سبز، بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران

 


[1] Permanent capital

[2] Holy grail

[3] Stephen Foley and Henny Sender, “Permanent capital: Perpetual cash machines,” Financial Times, January 4, 2015.

[4] Reinsure

[5] Net written premiums of indexed annuities

[6] Private Equity

[7] Mckinsey & Company

[8] Alternative Asset Manager

[9] Legacy books

[10] Price- Earning

[11] Berkshire Hathaway

[12] National Indemnity

[13]Specialty and Property and Casualty

[14] Once-in-a-generation opportunity

[15] Margin

[16] General Partners در مشارکت تضامنی، شریکی که مسئولیت او در مقابل طلبکاران و دیون شرکت، نامحدود است.[مترجم]

[17] Sovereign- wealth funds

[18] Acquired books

[19] Strategic Asset Allocation

[20] ضریب آلفا، از متداول‌ترین شاخص‌های عملکرد سرمایه گذاری و یکی از پنج شاخص مهم مدیریت ریسک برای وجوه، سهام و اوراق قرضه متقابل است و به یک معنا به سرمایه گذاران می‌گوید آیا یک دارایی بهتر از پیش‌بینی عمل کرده است یا خیر[مترجم].

[21] Internal Rate of Return

[22] Return on Equity

[23] asset classes

[24] basis points

[25] Insurance companies remain prime targets for private equity, A.M. Best, July 1, 2021.

[26] Asset – backed securities

[27] Collateral loan

[28] Variable annuity

[29] Risk profile

[30] fee-related earning

[31] carried interest

outsourced chief-investment-officer[32] : مدیر ارشد بیرونی سرمایه‌گذاری، فردی معتمد است که دارای مسئولیت حقوقی برای حفاظت از دارایی افراد بوده و به فرد به صورت مستقل درباره فرصت‌های ذاتی و ریسک‌های مرتبط با گزینه‌های مختلف سرمایه‌گذاری مشاوره می‌دهد [منبع: های‌ویوفین؛ ویراستار].

[33] value pool

[34] Total shareholder return

[35] price-to-book

[36]Automation

[37] One- off opportunistic

[38]Foundation for a future Platform

[39] DNA

[40] Underlying assets

[41] Allison Bell, “Federal crash spotters eye life insurers’ ‘reach for yield,’” ThinkAdvisor, December 20, 2021; “Turning up the magnification:  Regulators have PE-controlled insurers under the microscope (again),” National Law Review, December 9, 2021.

[42] Pamela Barbaglia and Carolyn Cohn, “Aviva sets Feb deadlines for $6.6 billion disposals in France, Poland -sources,” Reuters, January 26, 2021; Kevin Peachey, “LV= leaders criticized over openness in Bain Capital deal,” BBC, November 24, 2021.

[43] limited partners

[44] Sponsor – owned insurers

[45] Strategic asset allocation

[46] Balance sheet exposure

[47] Duration gap

[48] Franchise

[49] analytics

[50] Acquirer

[51] Postmerger integration

[52] Digital – first - approach

[53] AI

[54] Machine learning

[55] cross- sell

[56] upsellیک استراتژی فروش است که در آن فروشنده فرصت‌هایی را برای فروش کالاها و خدمات مرتبط، اغلب با هدف افزایش فروش و حداکثرسازی سود انجام می‌دهد (www. payamgostar.com) [مترجم]

[57] Actuarial

[58] Structured settlement

[59] Flow reinsurance

[60] coinsurance

[61] Closed-book

[62] Value - creation

[63] Alternative managers

[64] Scale

[65] Joint venture

منبع خبر
منبع: شرکت مک‌کنزی و کمپانی؛ تاریخ انتشار: فوریه 2022
امتیاز :  ۰ |  مجموع :  ۰

برچسب ها

    6.1.7.0
    V6.1.7.0